در ترکیه عثمانی، الگوها و فنون بافندگی در اوایل قرن شانزدهم پس از فتوحات در ایران و مصر تغییر کرد.
آناتولی به خاطر فرش دستباف اردکان با طرحهای حیوانی و هندسی تلطیفشده شهرت داشت، اما با این ارتباطات فرهنگی جدید، فرشهایی که در اطراف مدالیون مرکزی و با پوشش گیاهی روان به سبک ساز طراحی شده بودند، مد شد.
نقوش مشابهی نیز بر روی جلد کتاب، منسوجات، و در حاشیه نسخههای خطی دیده میشد.
سبک این قالیهای دربار عثمانی، ابتدا در استانبول تولید شد، سپس به مراکز بافندگی دیگر در قاهره و اوشاک گسترش یافت (63/58؛ 69/1984)، اما هرگز به طور کامل بر سنتهای فرش منطقهای غلبه نکرد.
فرشهای قفقازی و ارمنی نقوش هندسی مرسوم خود را حفظ کردند و گلیمها (یا بافتهای تخت) محبوبیت خود را حفظ کردند (156/62).
قبل از زمان اکبر (ح. 1556-1605)، به نظر میرسد که فرشهای کمی در هند تولید میشد – شاید به دلیل آب و هوا – اما مورخان دربار او کارگاههای سلطنتی را در پایتختهای فاتح پور سیکری، لاهور و آگرا ثبت کردهاند.
قالی های اولیه مغول شباهت زیادی به فرش های ایران معاصر و به ویژه فرش های تولید شده در هرات دارد.
بعداً در قرن هفدهم، با انتشار حکاکیهای اروپایی و کتابهای مصور در دربار، الگوها تغییر کردند و یک اصطلاح مغول، متمایز از شیوه ایرانی برای به تصویر کشیدن گیاهان، توسعه یافت با کار تاجران اروپایی، فرشهای هندی به غرب و شرق تا چین و ژاپن سفر کرد و مشتاقانه در انگلستان و پرتغال جمعآوری شد.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.